امروز به اشتباهم پی بردم
راستش یکم ناراحت بودم..
برای خودم خیلی ناراحت کننده بود
امروز فهمیدم چی شده
من به خدای خودم اعتقاد دارم..
فقط می تونم بگم زهرا کاش زنده نبودم کاش...
نمیدونم مردم با حرفاشون به کجا میرسن
زهرا بخدا قسم من روحم از چیزی خبردار نیست
من فقط تو فکر کار کردنم دنبال کار خودمم
بعدم میرسم درسمو می خونم...دیگه فرصتی ندارم
تا بشینم مثل همه حرف مردمو بزنم...
فقط میگم یه تار موتو با تمام دنیا عوض نمیکنم..
انشاالله خدا خودش بهت میگه
من با کسی حرف نزدم که بگم با تو دوستم یا هرچی...
فقط تنها حرفامو به خدای خودم میگم
از من ناراحت نباش..دیگه من خودم به حد کافی ناراحتم
حق داری...اینو می تونم بگم
ولی میدونم کی این وسط موش میدونه
یه دختره فوضوله دهنشو سرویس میکنم
میره حرف در میاره کافیه یه چیزی ببینه...
گفتم که حتی بدون اجازات بهت زنگ هم نزدم
سعی میکنم از خدا خودم بخوام تا دلت از من ناراحت نباشه
برای من همه حرفها که بزنن یا نزنن مسخره است
مهم خداست میدونه نه پشت تو حرف زدم نه کسی..نه چیز دیگه...
زهرا اینجا مینویسم فقط ..دیگه هیچی حرف نمیزنم با کسی
تنها به خودت اعتماد داشتم...الانم تنهام میبینی که..
کاش میومدی اینجا میدیدی ...کاش...زهرا؟
نظرات شما عزیزان: